Хурмо Ширинова خر ما شیرین افه

Хурмо Ширинова

خر ما شیرین افه

همکاران از”گلشن”: خرما شیرین افه با سرورده اش افغانستان را ترکاند”…

۱۷ دسمبر ۲۰۱۹

مولف: منظومه فیروز، آسیا پلس

خرما شیرین افه

هنرپیشه شایسته تاجیکستان، سراینده زیبا سیما و خوش صدا خرما شیرین افه روز ۱۷ اُم دسمبر چشم به عالم هستی کشاده است. موصوف با هنر والایش در تاریخ ساز و نوا محاصر تاجیک نقش برجسته از خود باقی گذاشته است.

او سال ۱۹۹۸ درایام گل شکفتی عمر به ایجاد سروده های نو، در انتظار تکمیل آهنگ های ناتمام از بیماری سرطان دنیا را پدرود گفت.

هر چند ۲۱ سال از درگذشت این آواز خوان ممتاز سپری شده است، اما نام او در قلب هوا داران زنده و جاویدان است.

همکاران پیشین از گروه آواز داری” گلشن” در این روز مولودش از او با مهرو اخلاص فراوان یادآور شدند.

آواز خوان محبوب تاجیکستان و شرق غمر ضیا، سراینده گروه ساز و آواز ” گلشن”، هنر پیشه خدمت نشان داده” ҶШС ” تاجیکستان، که با خرما شیرین افه همکاری می کرد، در باره او می گوید:” خرما انسان سخاوت مند و صمیمی، صنعت کار محبوب و اصیل است.”

به عقیده او، خرما یکی از ستاره های درخشان اکستراد تاجیکستان بود و خواهد ماند.

“شادروان در اسامبل” گلشن” موقع خود را داشت. خرما آواز محبوب نه تنها 3، بلکه شرق هم بود. خیلی افسوس، که دنیا را زود خیر باد گفت. خرما در باره آواز خوب و شیرین داشته اش، قد و قامت رسا، سیمای زیبا و محارت خوب سرایندگی داشت. خیلی خوشبختم، که با این نابغه یکجا فعالیت کرده ام و تا حال سروده هایش را زمزه می کنم. وقتی صدای شیره داری و دلنشین او را می شنوم، بی اختیار چهره خندان و قامت موزون خرما پیش نظر مان پدیدار می شود. ولی هزاران حیف، که جوان رفت”،- اظهار داشت عمر ضیا.

او به خاطر می آورد، که وقتی گروه اکستراد” گلشن” سال ۱۹۸۱ به افغانستان سفر هنری داشت، خرما با سروده های خود، از جمله، ترانه” ای بت بی رحم” افغانستان را “ترکاند”. چنان سروده را زمزمه نمود، که مردم به پا استاده، قرصک می زدند و برایش تحفه های گرانبها تقدیم می کردند.

“خرما، تو حق نداری، این دنیا را پدرود گویی…”

رحیمه شلاهر، سابق سراینده گروه اکستراد” گلشن”- را هنگام صحبت با خبر نگار آسیا پلس گریه گلوگیرمی کرد.

نامبرده خرما را”مروارید”- اکستراد تاجیک نامیده افزود:” تا حال باور ندارم، که او پهلوی ما نیست و تحمل کردن این غم برایم سنگین است. خرما ستاره درخشان اسمامبله ما بود و خیلی به زودی این جهان را ترک کرد. ولی در عمر کوتاه خود ثروت گرانبها- ترانه های والا اس خود باقی گذاشت. خیلی انسان صمیمی و مهربان بود. همیشه سخن شیرین و تبسم زیبایش به یادم می ماند و خود را خوشبخت احساس می کنم، که با چنین شخصیت نجیب دوست و همکار بودم.”

خرما از بیماری سرطان رنج می کشید. رحیمه شلاهرمی گوید:” بعد از شنیدن این خبر شوم دنیا در نظرم تیره شد.”

هم صحبت ما با اب چشم به یاد می آورد، که خرما برای جراحی به ښهر خجند(لینین آباد آنوقت) می رود و او نیز بعد از چند روز برای خبر گیری اش رهسپار می شود. ولی خرما در آن وقت به دوشنبه برگشته، با همین به آنها میسر نمی شود، که به دیدار هم برسند. در آن روزها رحیمه به تاشکند برای عیادت نزدیکانش رفته، به زودی باز به دوشنبه باز می آید، تا خرما را ببیند. اما او از سبب بیمار بودنش به خاروغ می رود.

رحیمه شلاهر هر چندی هر روز با خرما تیلیفون صحبت می کرد، ولی تصمیم می گیرد، که به نزد او بدخشان برود. ولی هوای نا مناسب امکان سفر نداد. رحیمه با خرما یک روز پیش از وفاتش صحبت تیلیفونی کرده، به او می گوید:” خرما، تو حق نداری، این دنیا را پدرود گویی و ما را تنها گذاری! نخواهد تو جسور نتوانی با یک بیماری مبارزه بری؟ نخواهد نتوانی آنرا شکست دهی؟ تو برای سرائیدن به دنیا آمده یے، می فهمی؟ تو باید زندگی بکنی و بسرایی. مخلصان و دوستانت منتظر اند.”

خرما شیرین افه در جواب میگوید:” بلی، من باز می سرایم و شما را بالیده می سازم. من نمی میرم.”

” روز دیگر خبر شوم را شنیدم، که خرما از دنیا دفت. نزدیکانش قصه کردند، که حتی در وقت بیماربودنش همیشه می سرائید. یادت گرامی باد، خرمای عزیز! همیشه پژمان تویم.”- با اندوه زیاد ابراز داشت رحیمه شلاهر.

انتخاب سرود برای همسرای

بهادر نعمت اف، سراینده شناخته تاجیک، که با خرما شیرین افه دئت( جوره یے م) “روز من و تو”- را سرائیده است، می گوید، او بسیار انسان خوش گفتار، صحنه زیب، رفیق و هم سفر خوب بود.

نعمت اف متن سرود را از ایجادیات محمد اقبال برای دئت مخصوص انتخاب کرده، به خرما پیشنهاد می کند، که آنرا با هم بسرایند. خرما این تکلیف را می پذیرد. آنها این ترانه را در چندین رویداد های های داخلی و خارج کشور یکجا سراییده اند.

” زیاد کافت وکاو کردم، تا متنی انتخاب نمایم، که برای دئت موافق باشد. بالاخره، پیدا کردم و به او گفتم:” خرما جان، بیا آنرا یکجا می سراییم و او خیلی شاد شد. با خرما در رویداد های زیاد یکجا می رفتیم و می رقصیدیم. از خرما نشانی است- پسرش خورشید جان، که سال قبل به تاجیکستان آمده، ازواج کرد. ما در توی او شرکت ورزیدیم و بزم دامادیشرا به خوشی گذراندیم.”

معلومات نامه

خرما شیرین افه ۱۷ اُم دسمبر سال ۱۹۵۷ در شهر خاروغ تولد شده است. پِس از ختم مکتب میانه به سابق دانشکده دولتی صنعت تاجیکستان بنام میرزا تورسن زاده داخل شده و آنرا سال ۱۹۷۸ با موفقعیت به اتمام رسانیده، خود همان سال فعالیت ایجادی خود را در اسمامبل اکستراد” گلشن” آغاز کرده است.

خرما از آوان دانشجویی به ثبت ترانه های جدید کمر بسته، سر وقت سروده هایشرا از رادیو و تلویزیون پیشکش مخلصانش می کرد. سیمای زیبا، آواز شیره دار، حرکت های بجا در صحنه به هنر آواز خوانی اش تابش تازه می افزود. جستجو، نو پردازی، افاده های مرغوب ثبت در اندک وقت این بانو هنر مند را میان مردم و بیرون از کشور نیز مشهور کرد.

پِس از آمدن به اسمامبل اکستراد”گلشن” خرما با رستم رحمانف، که در این گروه به حیث نوازنده ساز های ضربی فعالیت می کرد، دل بست و خانه دار شد. آنها صاحب یک پسر- خورشید شدند.

خرما در سال ۱۹۸۰ اُم یکی از محبوب ترین سرایندگان ترانه های اکستراد بود. سروده های مرغوبش از قبیل ” من آمده ام”، “مجبوبه جان”، “شیرین شیرین”، “فراموش مکن”، دور جوانی”، مه سوزان”، من و دریا”، “دنیا منم”، “جهان من”، “کبک دری”، “عشق سینه سوز”، دیدار نه بینم”، “کفترک من”، “باد نسیم”، ” قصه وفا”، ” دنیای دل” از در گنجینه زرین رادیو تاجیکستان ثبت شده اند. سال ۱۹۸۷ او را به عنوان هنرپیشه شایسه تاجیکستان سرفراز کردند.

در این مطلب ویدیو های یوتیوب از صفحات ساز و نوای تاجیک، موزیک آسین و habibsl استفاده شده است.

 

Source:         Media group/ Tajikistan/Asia-Plus

Print Friendly, PDF & Email