همایش بینالمللی ‘پژوهش در فرهنگ باستان’ در تاجیکستان- دکتور خوش نظر پامیرزاد
جشن نوروز؛ حرام یا حلال- عظیمی
تاریخچه ای نوروز- حبیب الله عبیدی
نوروز و شیعه اسماعیلیان -انجنیرسید احمد علی
به مناسبت جشن نوروز و فرا رسیدن سال 1395 هجری خورشیدی-ثابتی
خدیر ایام (جشن بزرگ) یا نوروز باستانی و عنعنات سن
نوروز در سیر تاریخ- محمد جان ” فروتن “
تجلیل از جشن نوروزی درشهر لاوال ایالت کبک – کانادا- روشن
نوروز یا خدیر ایام
شاگون بهار مبارک برروی شما مبارک
نوروزی پر از امید ، سالی پر از آرزو و جشنی پر از شادی ، صفا وصمیمیت در تالار باشکوه له سرین شهر لاوال ایالت کبک کانادا خاطره آفرین شد !
جشن با شکوه نوروزی با آواز رسای فروزان وفا به رسم عنعنه خدیر ایوم (عید بزرگ) با بیان شاگون بهار مبارک به اشتراک کننده گان جشن نوروزی و با پاسخ سپهر نورعلی با بیان شورانگیز بر روی شما مبارک به نمایندگی حاضرین آغاز یافت . فروزان وفا و سپهر نورعلی سروران جشن نوروزی امسال ، برنامه جشنواره شانرا که شامل معرفی مختصر تاریخ جشن نوروز ، نمایشات هنری جوانان ، قرائت اشعار دلنشین در وصف نوروز از جانب اطفال ، ابراز تبریکیه های نوروزی عده ئی از اشتراک کننده گان به خانواده های محترم حاضر محفل در جریان صرف غذا و اجرای کنسرت زنده و شاد توسط هنر مند جوان فرید نورعلی بود ، به معرفی گرفتند . حضورپر از مهر خانواده هائی از سرزمینهای مختلف جغرافیای نوروز و مهمان عالیقدر محترم الین گویر وکیل پارلمان مردم ناحیه سن غاز شهر لاوال ایالت کبک در پارلمان فدرال کانادا با هیئت معیتی شان بر شکوه تجلیل از جشن نوروزی سال ۱۳۹۳ شمسی افزود. ادامه
***************
پامـېـر بهار
نوشته: خوش نظر پامیر زاد
تـــــا بهـــار یت ات باغــے سهـڤـــــځ پنویــــــد
باغ پنــــوید سهــڤـځ ات گل څېمــــېنے رویــــد
وېــــد گلغــــنچـــه پنــــوید تر وهــــن ته لۈڤــد
یم بهار مهــش زهــخــــم تے ملیهــــمے ربوید
***************
نوروز یا خدیر ایام
جشن نوروزی بدخشانی های مقیم شهر کلگری
نوشته: علی سالک
بر جمله دوستان مبارک نوروز بر بلبل و بوستان مبارک نوروز
بر خلق وطن شگون نوروز بهار خواهم زدل وزجان مبارک نوروز
بخت بیک (نوا)
مطابق به عنعنات ملی و تاریخی، بدخشانی های دو طرف مرز افغانستان و تاجیکستان مقیم شهر کلگری منحیث علم برداران میراث های فرهنگی و رسم و رواجهای پسندیدهٔ وطن، محفل پرطنطنه و با شکوهی را بتاریخ ۳۰ مارچ ۲۰۱۳ برگزارنمودند که در نوع خود کمیتن و کیفیتن بی نظیربود. ادامه
رســـم و آئیـــن نـــوروزی در اشـــکاشـــم بدخشـــــان
نویسنده: هزاره بیک “سوداسپندکوهی
تهیه و ترتیب: پنجشنبه “صادقی”
بنــام خــداوند توانـــا
نوروز یک عید پر طنطنه و مملو از شادی و خرسندی ساکنین این سرزمین به شمار میرود دیرینه ترین فرهنگ جمشیدی و آریائی میباشد که نسل اندر نسل تا به امروز آنرا گرامی داشته و میدارند.
گرچه دوستان اهل قلم در مورد عنعنه نوروزی در اشکاشم معلومات را ارائیه کرده اند و در مورد نکات مهم که جز فرهنگ اصیل این مرز و بوم را تشکیل میدهد چیزی نگفته اند. بناً بنده تلاش نمودم رسم را که سالها در میان مردم رواج داشته و اکثراً به باد فراموشی فنا گردیده بیان نمایم. ادامه
شـــــــــــگـــون بـهــــــــــــار مـبــــــــــــارک!-حسینی حسنیار شغنانی
نوروز-نوشته علی گوهر بختاورشاه Наврӯзӣ
خدیر ایام یا جشن نوروز در پامیر:قسمت سوم ـ چهره تاریخی رسوم نوروز
خدیر ایام یا جشن نوروز در پامیر:قسمت دوم ـ رسوم خدیر ایام یا جشن نوروز
خدیر ایام یا جشن نوروز در پامیر:قسمت اول ـ تعیین خدیر ایام (جشن نوروز) بر اساس تقویم شغنانی
رواج های نوروزی پامیریها و گذشته های تاریخی آن
مذهب شاه ظهوری خوږنونه شعر، وی مهش بهار
نوروز منحیث یک گنج فرهنگی ازآریا نای کهن
تحفه از مام طبیعت به زنان است بهار
شاعر : نادر شنبه زاده
برگردان : پوهندوی پیکار
فصل ارزنده زیبا صنمان است بهار موسم پر طرب لاله رخان است بهار
در لب یار دل آ رام عیان است بهار بشنو خوشتر از این ها که چسان است بهار
تحفه از مام طبیعت به زنان است بهار زین سبب خرم و خندان و جوان است بهار
زن چو چادر ز سر افگند گل و بوستان شد مهر رویش به دیار دل ما تابان شد
رهبری کار گه ای تربیت انسان شد بخت شادی دل مهوشان است بهار
زین سبب خرم و خندان و جوان است بهار
گل به تبریک زنان در چمن ناز شگفت غنچه تا دید رخ گلبدنان باز شگفت
به عزیزان چمن گفت همین راز نهفت روز خرسندی گل پیرهنان است بهار
زین سبب خرم و خندان و جوان است بهار
بی زنان جمله آفاق و دهی ویران است نه در او عشق و محبت نه سر و سامان است
دل بی عشق و محبت نه دل انسان است ز آدمی عشق و محبت نگران است بهار
تحفه از مام طبیعت به زنان است بهار زین سبب خرم و خندان و جوان است بهار
موجب خرمی و جان و جهان است زنان گل باغ و شرف عالمیانند زنان
پروراننده هر نسل جوانند زنان جلوه حسن همین خوب رخان است بهار
تحفه از مام طبیعت به زنان است بهار زین سبب خرم و خندان و جوان است بهار
به دل شاد مرا شوق رخ یار آید هوس دیدن آن یار و فادار آید
باعث آن است که این ویژه به تکرار آید تحفه از مام طبیعت به زنان است بهار
زین سبب خرم و خندان و جوان است بهار
بهار تان همیشه سبز باد
برگزاری جشن نوروز سال ۱۳۹۰ خورشیدی پامیری های بدخشان افغانستان و تاجیکستان، مقیم شهر تورنتوی کانادا
نوشته: پوهندوی نصرالدین شاه پیکار
منوربیک روشن
پیام به مناسبت نوروز بهار۱۳۹۰
آن خجسته روز نوروز کهن درخیالم خفته چون جان درب
درحالیکه آمدآمد بهار روح و روانم را با نسیم گوارایش زنده میسازد، خواستم این سرور و خوشی و زندگی نو را با تمام زیبائيهایش همزمان با ورود نوروز این رسم بزرگ نیاکانمان راباتمامی مسرت وشادیهایش باهموطنان عزیزم شریک نموده وبا استفاده از فرصت ورود خجسته بهارنازنین رابا آغاز صفحهً نوین(نوروز)عالم افروز وآغازگرزندگی نو در دامان سال نیکو وپر میمنت۱۳۹۰ خورشیدی باکمال مسرت از طرف خود و در وهلهً نخست بهمهً دست اندرکاران تارنمای (سیمای) وزین شغنان وازآنطریق به تمامی دوستان وهموطنان عزیزم درهرکجائی که هستند وهکذا کافهً ملت نجیب افغانستان تبریک وتهنیت عرض نموده از بارگاه ایزد متعال سال پیشرو را پراز فیض و برکت، شادابی و طراوت وسال تواًم با صلح و آرامش، برادری وهمدگر فهمی آرزو میکنم. نا گفته پیداست که سایت سیمای شغنان این طفل نوزاد خانوادهُ بزرگ فرهنگ و ادبیات کشورعزیزمان افغانستان که در واقعیت بدون شک به بلوغ فرهنگی رسیده و مورد استفادهً وسیع ومعقول شعرا، نویسندگان بخصوص نسل جوان قرار گرفته و درین راستا با نشرمطالب دلچسپ، ضروری وحیاتی خویش بویژه برای مردمان تشنه به علم و معرفت حوزهُ فرهنگی پامیرنهایت مفید و موًثر واقع شده و با حیا ت چند روزه خویش راه های دور و درازی را با توا نمندی کامل پیموده و در حال حاضربه کانون تجمع قلم بد ستان و افراد چیز فهم و رسالتمند مبدل گردیده وبه یمن و برکت اهل فهم و دانش ما را به جاده های بزرگ و وسیع برادری وهمدگرفهمی و دگر اندیشی امیدوار میسازد. علاوه برهمه سایت سیمای شغنان مشوق خوب و تبارز دهندهُ شخصیت علمی جوانان تعلیم یافتهُ ما درعرصهُ فرهنگی بوده که نوشه های علمی، تحقیقی، پژو هشی وادبی جوانان ما ازطریق این تارنما بخصوص جروبحث های علمی ومسلکی عدهُ ازهموطنان بالخاصه جوانان ما در رابطه با الفبای مطروحهُ شغنی ما را امیدوار میسازد که افق درخشانی در حوزهُ تمدن پامیر و از آن جمله شغنان درحال طلوع است. جاه دارد به هریک ازین فرزندان وطن ببالیم وسهمگیری دلسوزانهُ هر فرد شانرا درایجاد الفبای زبان مادری مان و تلاشهای علمی و مسلکی در جهت تصحیح آن بستائیم. در اخیر پیام خویش را با پیشکش نمودن قطعه شعر بهاریه از سروده هایم، قطعات، رباعیات و دوبیتی های بهاریهً دیگر شعرای بزرگوار وطنم، نقطهُ پایانمیگذارم. با درود فراوان منوربیک (روشن)
یادگارنیاکان
باز فصل نو بهار آید همی روز وصل و یاد یار آید همی
بلبل شب زنده دارازبهرگل شاهد گل در کنار آید همی
درچمن هرگلبنی چشم انتظار برگ وگل درشاخسارآید همی
روز مستی وخروش بلبل است غنچه باچشم خمار آید همی
کوه صحرا دشت ودامان رنگرنگ وه که با نقش ونگار آید همی
تک صدای دل نشین آ بشار بازاندر جویبار آید همی
آن مهاجر مرغکان بی دیار هر یکی سوی دیا رآید همی
جشن نوروزکهن تبریک باد نزد ما با افتخار آید همی
شاد ازآنم باز نوروز عجم یاد بود سال پارآید همی
نظم کن(روشن) تورسم خویشرا از نیا کان یاد گار آید همی
به پیشوازنوروز
امروزچنان هلهله وجوش بهارست سرما زگلستان و چمن روبه فرارست
نوروزفرایند همه شهرودیارست تبریکی نوروزبهرفرد نثارست
نوروزشدولالهً خوشرنگ برآمد
دامان ودل دشت پرازلالهً احمر کوه وکمردشت شده مفرش اخضر
ازگرمی خورشید شده برف سفربر گردیده فضای چمن ازعطرمعطر
بلبل به تماشا دف وچنگ برآمد
درباغ دگرزره اثرنیست زسرما برپا شده شوروشعف بلبل شیدا
همرازشده بلبل وگل وقت سحرگاه حا شا دل پژمرده برآمد به تما شا
مرغ دل من ازقفس تنگ برآمد
ازتابش خورشید جهان گشت منور درباغ قد افراشته هم سروصنوبر
هرروززدیروزببینی که نکوتر ازنعمت نوروزشب وروزبرابر
خورشیدبه تابندگی وجنگ برآمد
بیدادخزان گل نتوان کردفراموش ازریشه گل عریان شده بد تابه بناگوش
درماتم گل باغ وچمن گشته سیاه پوش ازفیض بهاران گا وغنچه هم آغوش
آوازخوش ازمرغ شبآهنگ برآمد
هرقطرهً نیسان که ازابربهاران بردامن گل ریزدوبروی گلستان
برنسترن وشاخهً افسردهً ریحان ازصنع الهی شده ام واله وحیران
گل درچمن امروزبصد رنگ برآمد
خورشیدکه آمال دل خسته دلانست فارغ همه احوال هم ازخواب گرانست
تابندگیش برهمه گان راحت جانست چیزیکه عیان است چه حاجت به بیانست
(روشن) نفس گرم زهرسنگ برآمد
گل نوشگفته
همچون گل نوشگفته خواهم شادت ازبادخزان چوسروسبزآزادت
ای مژدهُ صد بهار درهر قدمت سال نوو نوروز مبارک بادت
سال نو و نوروز
امروزکه بازسال نونوروزاست دامان بیابان همه دل افروزاست
بنگرکه درآورد گهً کهنه و نو نوهمچوهمیشه برکهن پیروزاست
رباعی
امروزچه روزخرم وروح افزاست شادیم که عیدعجم اینجا برپاست
دیروز گذ شت و باز نوروز آمد سالی که نکوست ازبهارش پیدا
رباعی
ازچرخش نوفلک که دادست بروز تا ریکی شام و شب تجلیً روز
هرفصل به نوبت آیدودرگذرد پارینه گذشت وباز آمد نو روز
با عرض ادب واحترام
منوربیک (روشن) ۲۰۱۱/۲/۱۵
حضرت بیدل
ای نوبهارعاشقان داری خبرازیارما ازتوآبستن چمن وی ازتوخندان باغ ما
لاله آزاد
من لالهً آزادم خودرویم وخودبویم دردشت مکان دارم هم فطرت آهویم
آبم نم باران است فارغ زلب جویم تنگ است محیط آنجادرباغ نمی رویم
ازخون رگ خویشست گررنگ برخدارم مشاطه نمی خواهد زیبائی رخسا رم
برساقهً خودثابت فارغ زمددگارم نه درطلب یارم نه درغم اغیا رم
جوش می ومستی بین درچهرهً گلگونم داغ است نشان عشق درسینهً پرخونم
آزاده وسرمستم خوکرده به هامونم راندست جنون عشق ازشهربه افسونم
ازسایهً خودمنت برخودنپذیرم من قیدچمن وگلشن برخویش نگیرم من
برفطرت خودنازم آزاده ضمیرم من آزاده بیرون آیم آزاده بمیرم من
من لالهً آزادم خود رویم وخودبویم
نوشته: عبدالکریم نوجو
بهار
خوشاآنکس که در فصل بهاری نشیند تا سحر پهلوی یاری
نوائ عندلیبان در طنین است میان غنچه ها در شاخساری
جفا ی موسم سرما همین است که داغ لا له بر دل یاد گاری
گل و بلبل چنان هم بزم و همساز که سنبل در تپش چون زلف یاری
صدای آ بشار از دورو نز دیک فرحبخش است برای دوست داری
شعار مرد دهقان کارو زحمت بعزم آهنین در کشت و کاری
بهار جاودان پیروز گردد سعادت یار گردد بر دیا ری
شود صلح و صفا آ یًین مردم که نو جو دا یماً در انتظا ری
نوروز
” نوروزشدو لالهء خوشرنگ برآمد
بلبل به تماشای د ف و چنگ برآمد”
ازقلب غریبان دغل و زنگ برآمد
ازپوشش برفها دمن و سنگ برآمد
خورشید به تابندگی و جنگ برآمد
از فیض بهار سبزه دمیده است به کهسار
از تودهء برف آب روان است به جویبار
هردشت ودمن چهره کشایند چه گلزار
“مرغان هوا نعره زده جمله به یکبار”
” مرغ دل ما از قفس تنگ برآمد”
سرمای زمستان چه قدر زحمت جان است
ازقلت آذوقه خلایق به فغان است
آوردن هیزم به سرت بار گران است
گرمای بهارینه ترا راحت جان است
این موسم زاینده به صد رنگ برآمد
ازنالهء قمری و غچی نغمهء بلبل
در صحن چمن رقص کند نرگس وسنبل
ریحان وشقایق زنند شانه به کاکل
نوجو چه نسیم مژده رساند به هرگل
این فصل دل آویزوخوش آهنگ برآمد
مبا رکباد
“روزنوروز است فصل نوبهار باغ پرگل گشت صحرا لاله زار”
لشکر سرما برون شد از دیار روزوشب باهم برابر در شمار
سفرهء مردم زهرنعمت تیار
سال نوچون شاه می شیند به تخت جامهءسبزراببرگیرددرخت
نرم وریزان میشود کشتگاه سخت دشت راگوِئی که پوشیدست رخت
مرددهقان سعی می ورزد به کار
جشن نوروزی مبارکباد با د رسم و اجداد ونیا کان یاد باد
این دیار نازنین آ با د با د جملگی پیروجوانان شا د باد
“ای رفیق برخیز نوروزی بیا ر”
“تاترا رحمت کند پرورد گا ر”
نوشته: داکتر عطامحمد عطا
شاگون بهار مبارک
نوروز نو بهــاران خاطـر گذار یاران زیباست شمع عرفان شاگون بهارمبارک
برگشت دور سرمــا این لشکرشررزا از شهــــــروبیشه ما شاگون بهارمبارک
ایام خوش خـــرامی در مقطع زمـانی با دوست جان جــانی شاگون بهارمبارک
پاکیزه آشیان شد درخـلـوت زمـان شد پرنور وگلفشــــان شد شاگون بهارمبارک
رسم ورواج اجـــداد هرگزنرفته برباد داریم جــمـــله در یاد شاگون بهارمبارک
آوازبلبل آمــــــــد ازکوه خـــوشدل آمد موجی به ساحـــل آمد شاگون بهارمبارک
وزقطــــره های باران ازشبنم بهاران دریا چه یی خـروشان شاگون بهارمبارک
دهقان بصوب کارش خـرم کنددیارش پرحسن ولالـه زارش شاگون بهارمبارک
شاگردباغ عرفان درکسب علـم چندان افروخت شعلـه درجان شاگون بهارمبارک
ابریکه درسما است باسبزه همنوااست کین فـیض پرغنا است شاگون بهارمبارک
معـــــــذورازخطایم در مجلس شما ام ازخــــاک پرگنــــاه ام شاگون بهارمبارک
با عرض ادب و ادای احترام